آداب و رسوم مردم استان خراسان شمالی در شب یلدا
آشنایی با آداب و رسوم مردم استان خراسان شمالی در شب یلدا
شب یلدا یا به قول قدیمیترها، شب چله، آخرین روز آذر و شب اول زمستان و طولانیترین شب سال است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزایش مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش خورشید میخواندند و برای آن جشنی بزرگ برپا میکردند.
یلدا و آیینهای این شب در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است، اما استان خراسان شمالی از جمله مناطقی است که این آیین را با وجود تنوع و تکثر قومیتها در همچنان به شکل ویژه گرامی داشته است.
مردم خراسان شمالی شب یلدا را با شب نشینی افراد خانواده در منزل ریش سفیدان و بزرگان فامیل و نیز خوردن شیرینی و آجیل و میوه سپری میکنند.
خراسانی ها و شب یلدا
در باور مردم خراسان شمالی زمستان به دو چله بزرگ و کوچک تقسیم میشود، چله بزرگ از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه را شامل می شود و از دهم بهمن به بعد نیز چله کوچک شمرده می شود.
نخستین شب چله بزرگ را شب چله و یا یلدا می نامند و در این شب خانواده ها به منزل بزرگان و ریش سفیدان فامیل می روند و در کنار یکدیگر همراه به صرف میوه و شیرینی و آجیل، از هر دری سخن می گویند و تا ساعاتی پس از نیمه شب را به شادی و شادمانی می گذرانند.
در این شب میوه های گوناگونی از جمله هندوانه، انار، سیب، پرتقال، انگور آونگ و ... می خورند و در این میان خوردن هندوانه از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که معتقدند هر کس در این شب هندوانه بخورد در فصل زمستان در برابر سرما و بیماری مصون خواهد بود و در تابستان نیز احساس تشنگی نخواهد کرد.
یکی از رسوم شب چله در خراسان شمالی پختن کدو، چغندرقند و لبو است که هم اکنون نیز بسیاری از خانواده های این استان آن را انجام می دهند.
اگر در شب چله برف باریده باشد، یکی دیگر از رسوم مردم این استان خوردن برف شیره؛ معجونی از برف و شیره انگور است.
حلوا قلقلی نیز که از کوبیدن مغز گردو، بادام، کنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه و سپس در شیره انگور خوابانده میشود؛ از دیگر شب چره های این شب محسوب می شود که غالبا کوچکترها از طرف بزرگترها با این شیرینی پذیرایی می شوند.
قصهگویی، شاهنامهخوانی، خاطرات گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، تفالی به خواجه شیراز و خواندن اشعار لسان الغیب از جمله رسومی است که در خراسان شمالی نیز همانند سایر نقاط کشور مرسوم است.
چله بردن برای عروس
یکی دیگر از رسوم شب یلدا در خراسان شمالی چله بردن برای عروس است که این هدیه نیز تقریبا همواره به نام عروس و به کام خانواده عروس است.
البته در سال هایی مانند امسال که شب چله با ایام محرم و صفر تقارن یافته دیگر از چله بردن برای خانواده عروس خبری نیست.
اما در دیگر ایام، شب چله مردهای جوان خانواده داماد، طبق های میوه، آجیل، شیرینی و یا در سال های امروزی به همراه لباسی نو را به منزل عروس می برند و مادر عروس نیز به رسم یادبود لباسی و یا پارچه ای را در سینی خالی می گذارد و به منزل داماد می فرستد.
در گذشته مردان جوان فامیل داماد این طبق ها را بر سر گذارده و در پی یکدیگر با شادی و پایکوبان راهی خانه عروس می شدند، که البته این رسم کهن در روزگار فعلی اندکی دچار تغییر شده است.
شب چله در آثار هنرمندان خراسان شمالی
هنرمندان، شاعران و نوازندگان خراسان شمالی نیز از گذشته در شب یلدا هنرنمایی می کردند، آنان که صدایی نیکو دارند و در غالب موارد نیز دستشان به ساز می رود در این شب آوازهای کهن که اغلب به زبان های کرمانجی و ترکی سروده شده است ر ا می خوانند و می نوازند.
"قار یاغرده پلته پلته کوچه ده/ باقله و چغندرم قل قلده قابلمه ده/ چله ننگ سوخه گلرده یاخنه/ آته یم کلته یه تفتی نه چکرده باشنه/ اوگیننگ آ قشامه تئز گئجه یه ده/ یلداننگ عمره که حیف قسقه یه ده/ یلدایم بانه سه شو چله یه ده/ چله ننگ حض ائدماقه اوقاره که یئرده یده/ چاقون و کفی کفه یولده گنم..."
برف در کوچه گلوله گلوله می بارید/ باقلا و چغندر درون قابلمه قل قل می کرد/ سرمای چله نزدیک می شد/ و پدر هم کلاه پشمی خود را به سرش می کشید/ بعداز ظهر آن روز گویا شب زودتر می رسید/ و دریغا که عمر شب یلداهم بسیار کوتاه می نمود/ یلدا بهانه ای به جز آن شب نداشت" شب چله "/ و تمام خوشحالی و لذت یلدا از برفی بود که بر زمین نشسته بود/ سرمای سرد و کشنده ای در را ه بود...
آداب تاتها در شب یلدا
در مناطق تات نشین و جلگه سنخواست، مردم در ایام چله کوچک و بزرگ به جمع آوری هیزم می پرداختند تا شب یلدا در میدان فراخی، آتش بیفروزند؛ سپس از روی آتش می پریدند.
همچنین در پشت بام های کاهگلی نیز نوعی هیزم را خرمن میکردند و آتش میزدند به گونه ای که شعله های آن که آتش شادی محسوب می شد، بسیار چشمگیر بود.
مردمان این خطه همچنین چوبهایی را که با نخ و پارچه مزین شده بود، به نفت آغشته میکردند و به نشانه شادی، نشاط و سرور به آسمان پرتاب میکردند.
در این شب، خویشاوندان دور هم جمع می شدند و به نقل قصه و روایت زندگیهای گذشته می پرداختند و گاهی اوقات داستان های منثور ادب پارسی یا شاهنامه و قصه های هزار و یک شب را نقل می کردند.
تفأل به دیوان حافظ از دیگر آیین های شب یلداست و دختران و پسران مجرد از پیران و بزرگان خاندان می خواستند تا با تفألی به دیوان حافظ بخت خود را بیازمایند.
کدو، انار، هندوانه، انگور، هویج، گلابی های زمستانی، زردک، خربزه زمستانی، شیره انگور، تخمه و حلوای محلی که ترکیبی از شیره انگور و آرد نخود بود، پای ثابت خوراکی های این شب بوده است.
در گذشته میوه های فصل را به تدریج تهیه می کردند و در محل هایی از خانه که سردتر از بقیه بود، به شکل «آونگ» یا آویز، نگهداری می کردند تا شب یلدا و در طول زمستان به مصرف برسانند.
در این شب، خانواده تازه دامادها نیز هدایایی نظیر پارچه، لباس، میوه، شیرینی و آجیل را به خانه نوعروس پیشکش میبردند که در رسم خراسانیها به آن چلگی بردن میگویند.
خانواده هایی هم که عزادار بودند در این شب به خانه دیگر اقوام دعوت می شدند تا در شادی و سرور آن ها شرکت کنند.
آداب و رسوم کرمانجها در شب چله
خراسان شمالی به دلیل دارا بودن اقوام مختلف، آیین های گوناگونی را در هر یک از ایام سال دارد.
به همین علت در برگزاری شب یلدا اشتراک های فراوانی بین اقوام مختلف استان به چشم می خورد. مردم در قدیم معتقد بودند میان فرشته خوبی و بدی در این شب جنگی در می گیرد که با شکست اهریمن (فرشته بدی) در طلوع آفتاب به پایان میرسد.
چله بزرگ از اول دی آغاز و تا دهم بهمن ادامه دارد و مردم معتقد بودند در این ایام به دلیل سرمای آن نباید کسی از خانه بیرون بیاید و نوعی هشدار محسوب می شد.
شب نشینی در خانه پدربزرگ ها به دلیل احترام و حرمتی که ایرانیان برای پدران و مادران قائل هستند، انجام می شود. در این شب، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها با شاهنامه خوانی، تفأل به دیوان حافظ و قصه گویی و روایت کردن داستان های طولانی از اسطوره های باستان، میهمانان خود را سرگرم می کردند.
خواندن ترانه های دنباله دار بومی، با مضامین عاشقانه یا امید و صمیمیت، نقالی خوانی در کنار بهره مندی از هنرمندی نوازندگان و بخشی ها که بیشتر در روستاها فعالیت داشتند، از جمله آیین هایی است که بیشتر در میان کردها مرسوم بود. خوانندگی و نوازندگی با موضوع شب و تاریکی و قرائت اشعار «جعفرقلی» شاعر کرمانج در گذشته مرسوم بوده است.
اهالی هر روستا به تناسب محصولاتی که داشتند و آن چه کاشته می شد، تنقلات مخصوص این شب را ذخیره می کردند، همچنین ذبح گوسفند و قورمه کردن گوشت آن، نگه داشتن کدو تنبل و هندوانه روی کاه در کنار آونگ کردن برخی از میوه ها مثل انگور از روشهای نگهداری خوراکیهای این شب در نبود یخچال بوده است.
در این شب از میوه های سرخ نظیر هندوانه و انار که به دلیل دانه های فراوان آن نمادی از فراوانی و زایش است، استفاده می شود. این میوه ها یک نوع پایان ناپذیری را نشان می دهد و بیانگر این مسئله است که شب یلدا هر چه قدر طولانی باشد، ولی ما در حال رشد و زایش هستیم.
بیشتر میوه ها در حکم واکسنی برای پیشگیری از بیماری و به ویژه سرما خوردگی بوده است.
چلگی بردن برای خانواده عروس از دیگر آیین هایی است که در این شب رواج داشته و دارد، به گونه ای که در گذشته خانواده داماد با فراهم کردن هدایایی و تزئین آن روی سینی های بزرگ مسی قبل از غروب آفتاب به همراه نواختن دف به خانه عروس میبردند و شب را میهمان این خانواده بودند و این گونه بود که مردم، سیاهی چنین شبی را شیرین می کردند.
اهمیت شب یلدا برای ترکهای استان خراسان شمالی
در خراسان شمالی آیین های ویژه وجود دارد که گفتن قصه های کوتاه، فکاهی و مثل ها از جمله آن هاست. بین اقوام استان، مراسم شب یلدا بین ترکها و فارسها با قوت بیشتری رایج بوده است.
مردم عقیده داشتند که باید در این شب، چراغ خانههای خود را تا صبح روشن نگه دارند و با جمع شدن دور کرسی در منازل بزرگان قوم، شب را به صبح پیوند می زدند.
احترام به بزرگترها به ویژه پدربزرگها و مادربزرگها در شب یلدا اهمیت ویژهای داشت.
خوراکیهای مخصوص ترکمنها در شب یلدا
قدیمترها ترکمنها انواع و اقسام خربزه و دانه آن را برای این شب تهیه میکردند که یکی از آن ها واخ آرمان نام دارد و در کنار آن از کدوی تکل قوز که در دورترین روستای استان خراسان شمالی به همین نام و در نقطه صفر مرزی برداشت میشد، بهره میبردند. این کدو نزد ترکمنان معروف ترین نوع کدو در استان های خراسان شمالی و گلستان است.
منبع : http://www.hamshahrionline.ir/details/195085/Society/socialnews